این مقاله نقشهای منسوب به جنسیت را در کتابهای دوره ابتدایی معارف کشور مطالعه کرده است. بر اساس نظریات مربوط به برساختگرایی اجتماعی، روابط قدرت و سلطه در برساختن نقشهای اجتماعی-جنسیتی تاثیر گذار است. این پژوهش برای درک چگونگی تعریف نقشهای جنسیتی به دانش آموزان دوره ابتدایی معارف، کتابهای آموزشی این دوره را بر اساس نقشهای تعریف شده بر جنسیتها مطالعه کرده است. با وجود همصدایی بین کتابهای دوره ابتدایی معارف با گفتمانهای مفصل بندی شده حقوق زن و توسعه اجتماعی در کشور، نتایج این پژوهش نشان میدهند که مبتنی بر نظریه نورمن و فرکلاف که مناسبات قدرت را عامل محدود کننده تغیر میداند، این کتابها نتوانستند برای دستیابی به توازن و تعادل اجتماعی نقشهای جنسیتی را بازتعریف کنند، بلکه به چرخه تولید و بازتولید نقشهای جنسیتی در جامعه پیوسته و همچنان جنسیت را در امتداد واقعیتهای اجتماعی تعریف کرده اند.